کتاب شجاع مثل تو

کتاب شجاع مثل تو اثری است از جیسون رینولدز به ترجمه شقایق قندهاری و چاپ انتشارات افق. رمانی پرکشش و پرافتخار از شاعر و نویسنده ای آمریکایی که ماجرای آن پیرامون پسری یازده ساله به نام جینی و برادر بزرگ ترش ارنی جریان دارد. آن دو مجبورند برای گذراندن تابستان خود برای اولین بار بروکلین را ترک کنند و به خانه پدر بزرگ و مادربزرگشان بروند تا در مزرعه شان کار کنند، اما چیزی که داستان را جذاب تر و خواننده را برای ادامه آن کنجکاو می کند راز سر به مهر پدر بزرگ درباره ی اتاق پر از پرنده اش است و اینکه او با چشمانی نابینا چرا باید هفت تیر داشته باشد، اصلا چطور لباس هایش را هماهنگ می کند، چگونه بیرون می رود و… .این کتاب ماجراجویانه و پراستقبال از شجاعت و خانواده می گوید. گزیده ای از کتاب جینی تا جایی که زورش می رسید، در را هل داد. در یک دفعه باز شد و او سکندری خورد و وارد… وارد… هیچ معلوم بود آنجا چه خبر است؟ جینی با تعجب خواست همان لحظه به همه طرف نگاه کند. برگشت و نگاهی به در کرد. او کجا بود؟ یعنی بابابزرگ یک ورودی اسرارآمیز در خانه اش داشت؟ یعنی نمونه ی یک نورث هیل روستایی نارنیا یا جایی مثل آن بود؟ شکی نبود که همان حالت را داشت. جینی هنوز هم می توانست پشت سرش بخشی از خانه را ببیند که به آن عادت داشت. همان دیوارهای پوسته پوسته شده ی سبز دریایی، کفپوش لینولئوم آشپزخانه و تلویزیون داخل اتاق نشیمن. هنوز همه چیز سر جایش بود، پس او هم هنوز همان جا بود. ولی توی این اتاق –همان اتاق به تو مربوط نیست- غیرعادی… بود. عجیب و غریب بود.